besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · web view19- پرهیز از...

31
1 - ». ت س ل ا ه ا ج ماز ن ت ع ک اد ز ت ف ه ر از هت ب م ل عا ماز ن ت ع ک دو ز«: ت س ا$ ;pma&ث یز جد د ه: . گاهان ا1 ». د وان خ ب ی ه گا ل و ا. ق ع تاسر اس ب< سان ن که ا ت س ول ا ب ق وزد م ی مت س ق< ا.ن ماز ن از«: د وده ان م ر ف دا ول ج س ز2 ی م که ت س ا اب& ت س. ا لاغ ا< ونS خ م ه د. ت ک ن ادب ت عX م و دزک ه ف زوی دی که از عان« : ت س ا.مده ا)غ( ی علام ام ی از$ ت& یز جد د». ی زود م ن$ شg یi پ ه ی ن م د د و ق و$ س ی م ند دوز و خ ای ج ی از ل ردد و گ3 ». د& تg ی و گ ی م هS د که چ& ت ی دا ا ن د ن& رون ب ماز ن راغ س ی ست م دز جال«: د& رمان ف ی م< را. ن ف4 ». ود$ س ی م وده$ ش خ ب$ ش ن اها ت گ د& ون ;pma&گ ت م هS د و چ& ون ;pma&گ ت م< ن خ س ا که د که ن دان د و ن وان خ ب ماز ن ت ع ک ر که دو ز ه«: د& رمان ف ی م)غ( م صادقما ا۲ د& ان ن ادب ت ع د. رن تg ی م ن$ ش سیرS ب ی از ت م لد ه وق$ س ی ت< دگان ت کن ادب ت ع رد. تg ی م ن ب لد د& ن ای لد د ع ز از ما& ی ی ه که ون گ ن. ا ه: ان ق$ س عا- که ت س ی ا از& ت من ا ادب ت ع اط دز$ س ن ی. گ رد س ق ی و ا ل حا& ی ی و ث ل سا ک راه م ه ه د ن$ اس ن ب اط و لد$ س ن و ق$ ش ع و ت ب خ م راه م ه«: د& رمان ف ی م)غ( م صادقما اوزد.ا ت س د ه ن وچ ت و ت ق ر مع ا د ن& ان م ن ه< ه ان ;pma&ن من د. ز وزدازن خر ب< ا.ن ه دل از ن ;pma&ف ی$ س های ب سا ن ا». د& ت کن ن ل& ت م ح ب< ان ودن خ ه زا ن ادب ت ع5 ۳ و اق ق ت ا و& د و زن$ اس ت ی دا رای ج ب ص ل ا ی که ج ت اد ت ع دهد و& ت م از ت ت ع و ا$ س ازز ها ادب ت ع ه وص ن ل ج ر ه و گ ه: صان ل ا ج- . ت ;pma&س ی پ ه§ ن ق ;pma&ر ب دS م ن ه د داون د ج ر ب و ت س ا$ س د ازز اق د ق$ اس ی ن تg ی ر ف وام ع ی و طلت رب ه$ ش». د ساز ن دا جX ک& رپ$ س ادب ت ع ی زا دز س ک دازد< مان& ن ا ت م ا& ت ق دا و ه ج ر که ن ه«: د& رمان ف ی م< را. ن ف6 1 - 2 - 3 - < حاز، ج ی ل ه ا ;pma&ن ت سق2 د، ص ت ع اب ، ن114 4 ه& ء، ا.ن سا ن وزه س- 43 5 - 6 -

Upload: others

Post on 11-Feb-2020

0 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

آگاهانه: در حدیث است:» دو رکعت نماز عالم بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل-1 1است.«

رسول خدا فرموده اند:» از نماز آن قسمتی مورد قبول است که انسان بر اساس تعقل2و آگاهی بخواند.«

در حدیثی از امام علی)ع( آمده است: » عابدی که از روی فهم و درک عبادت نکند.همچون3االغ آسیاب است که می گردد ولی از جای خود دور نمی شود و قدمی به پیش نمی رود.«

4قرآن می فرماید:» در حال مستی سراغ نماز نروید تا بدانید که چه می گویید.«

امام صادق )ع( می فرماید:» هر که دو رکعت نماز بخواند و بداند که با که سخن میگوید و چهمیگوید گناهانش بخشوده می شود.«

- عاشقانه: آنگونه که بیمار از غذای لذیذ لذت نمیبرد.عبادت کنندگان بی شوق هم لذتی از۲ پرستش نمیبرند.عبادت باید همراه محبت و عشق و نشاط و لذت باشد نه همراه کسالت و

بیحالی و افسردگی. نشاط در عبادت امتیازی است که انسانهای شیفته دل از آن برخوردارند. زمینه ان هم باید با معرفت و توجه بدست اورد.امام صادق )ع( می فرماید:»

5عبادت را به خودتان تحمیل نکنید.«

- خالصانه: گوهر خلوص به عبادت ها ارزش و اعتبار میدهد و عبادتی که خالص برای خدا۳ نباشد و ریا و نفاق و شهرت طلبی و عوام فریبی باشد فاقد ارزش است و نزد خداوند هم

پذیرفته نیست.

قرآن می فرماید:» هر که به خدا و قیامت ایمان دارد کسی را در عبادت شریک خدا6نسازد.«

امام رضا)ع( :» هر که با طرح عبادت خویش در جامعه خود را مشهور می کند نسبت به دین7او بدبین باشید.«

- خاشعانه: خشوع همان توجه قلبی به پروردگار و داشتن حالتی است که مناسب با۴ عظمت خداوند باشد. پرستش خدا باید همراه با قلبی سرشار از احساس عظمت خدا و کوچکی و نیاز در مقابل او باشد.قران در وصف مومنان رستگار، خشوع در نماز را بیان

میکند.

8در حدیثی از امام )ع( آمده است :»خدا را آنچنان عبادت کن که گویا او را می بینی.«

- مخفیانه: انسان مصون از دامهای شیطان نیست و عبادتهای عابد چه بسا با عجب و ریا و۵ خودنمایی تباه میشود.ر اه غلبه بر این آفت عبادتهای پنهانی و تنها در نظرگرفتن رضایت

1 - 2 - 114، باب عبد، ص2 سفینه البحار، ج -343- سوره نساء، آیه 45 - 6 - 7 - 8 -

Page 2: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

خداوند است. پیامبر اکرم)ص( می فرمایند: »پاداش عبادتی بیشتر است که مخفی تر 1باشد.«

روايت شده است كه حضرت اميرالمؤمنين )ع( در جنگ ، بر كافرى غالب شد و او را بر زمين زد كه بكشد در اين حال ، او آب دهان به صورت مبارك حضرت انداخت حضرت از

روى سينه او برخاست و او را نكشت علت اين كار را پرسيدند، حضرت فرمود: غضب بر من غلبه کرد و نخواستم در اين كار، جز رضاى خدا باشد ، لذا قدرى صبر کردم تا غضبم فرو

2نشيند سپس آن شخص مسلمان شد و گفت : اين كار همه براى خدا است.

دنيا را دار الزارعه يا مزرعه گفته اند، زيرا كه انسان هر تخمى را كه در عرصه دنيا بكارد، همان را در قيامت درو خواهد کرد. دارالتجاره به معنای تجارتخانه هم گفته اند، زيرا در قرآن

خداوند در ازاء3آمده است: »ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة« بهشت ، خريدار جانها و اموال مؤمنين است حال اگر فروشنده از اصحاب يمين باشد، جان و

1 -2 - 111 - سوره توبه ، آيه 3

Page 3: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

مال دهد و در عوض بهشت بستاند و اگر از سابقين باشد، به درك مقام العبودية جوهرة كنهه الربوبية )عبوديت و بندگى جوهر حقيقتى است كه ، كنه و باطن آن ربوبيت و پروردگارى

است( نائل گردد و در اينجا است كه حضرت حق مى فرمايد: »عبدى اطعنى اجعلك مثلى« بنده من ، مرا اطاعت كن تا تو را مثل خود قرار دهم .و می فرماید: » لنبلونكم حتى نعلم

« شما را مى آزمائيم تا مجاهدين راه خدا را از غير مجاهدين ، جدا سازيم و1المجاهدين منكماكتساب سعادت و شقاوت در همين منزل انجام مى شود.

در ذیل به برخی از اعمال و مراقباتی که باید یک بنده واقعی برای رسیدن به مقام بندگی و عبودیت و سیر و سلوک الی الله طی کند، اشاره می کنیم که امید است سالك در حد

ظرفیت و توان جسمی و روحی خویش، با توجه و حضور قلب و نیز اشتیاق و نشاط، از ایناعمال و مراقبات بهره گیرد.

. در هر شبانه روز چند دقیقه ای را به خلوت كردن با خدا اختصاص دهد و همچون-1 دوستی كه به زیارت دوست خود می رود، در محضر پروردگار بنشیند و با زبانی

بی تكلف، با او رازونیاز کند و در قلب خویش پاسخ ها را پیدا کند. این کار تأثیر عجیبیدر سیر معنوی دارد.

لذا سالك باید چنین قرار مالقات پیوسته ای را با خدای خویش داشته باشد و در این فرصت تنها به انجام عبادات، گفتن اذكار و خواندن ادعیه و مناجات نپردازد بلکه صرفا به قصد دیدار

حضرت دوست و گفتگوی صمیمی با او، با خدای خود خلوت كند.

مداومت در این امر سبب می شود سالك مشغول هر كار و حاضر در هر جمعی باشد،خلوتش با محبوب خدشه دار نشود.

. سالك باید در هر شبانه روز زمانی را برای تفكر اختصاص دهد و به اینكه خداوند با-2 من چگونه رفتار نموده است و متقابال من در رابطه با حضرت حق چگونه عمل

كرده ام و نیز به هدف خلقت و زندگی خویش و اینكه به عنوان یك بنده، چه وظایفی در رابطه با موالیش متوجه اوست، بیندیشد. در مراحل بعد، مدتی در مورد مرگ و

نزدیك بودن و غیرمترقبه از راه رسیدن اجل و منازل و عقبات پس از مرگ و ضرورت آمادگی برای مرگ و آنچه سبب راحتی جان دادن و سهولت عبور از منازل و عقبات پس از مرگ و در نهایت، نیل به سعادت جاودان می شود، فكر كند. پس از این

مرحله، نهایتا در مورد حقیقت نفس خود تفكر كند. سجده ی طوالنی بار گناه را از دوش سالك برمی دارد، غصه های دنیا را از قلب او-3

زایل می كند و راهبندان های مسیر سلوك را باز می كند.

لذا توصیه می شود سالك در هر شبانه روز، به ویژه در دل شب، با توجه، یك سجده یطوالنی، به نحوی كه در اثر طول سجده، بدن احساس خستگی كند، انجام دهد.

البته طول این سجده به تناسب توان و وضعیت جسمی و روحی اشخاص متفاوت است. برخی از عارفان همچون اویس قرنی، تمام شب را تا به صبح در یك سجده به سر می بردند.

البته چنین سجده هایی برای افراد مبتدی نه امكانپذیر است و نه سودمند.

از اذكار عامی كه معصومین علیهم السالم توصیه فرموده اند، خصوصا صلوات،-4 استغفار و تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسالم سود جستن، امر دیگری است كه

سالك نباید از آن غفلت ورزد.31 - سوره محمد )ص(، آيه 1

Page 4: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

صلوات مایه ی قوت مؤمن و استغفار یكی از دو امان این امت است.

مشغول بودن به صلوات، خصوصا شب ها و روزهای جمعه، هفتاد بار استغفار كردن هر روز صبح و عصر، و ترك نكردن تسبیحات حضرت زهرا علیها السالم پس از نمازهای پنج گانه، برای

سالك بسیار سودمند و ضروری است.

توجه و یاد و توسل به پیامبر اكرم و اهل بیت آن بزرگوار علیهم السالم، خصوصا در-5 ایام منسوب به ایشان به یاد آنان بودن و در شادی آنها شاد و در مصائب ایشان

محزون و سوگوار بودن، به ویژه اشك ریختن بر مصائب حضرت اباعبدالله علیه السالم و نیز به محضر حضرت بقیة الله االعظم ارواحنا فداه توسل جستن و

طلب یاری كردن، كیمیایی است كه آثار معجزه آسای آن بزرگترین موانع را از سر راهسالك برمی دارد و عظیم ترین فتوحات معنوی را نصیب وی می نماید.

انس با ادعیه و مناجات هایی كه از معصومین علیهم السالم رسیده است و بهره مندی-6 مستمر از گنج های عظیم معرفت و معنویت كه در آنها نهفته است، از دیگر وظایف

سالك است.

- طهارت دائمی امر دیگری است كه از یك سو همچون سپری سالك را از نفوذ و8 تأثیر هجوم های نفس و شیطان محافظت می كند و از سوی دیگر، باعث نورانیت و

شادابی و آمادگی معنوی او برای بهره مندی از فیض های رحمانی می شود. لذا اوال نباید در حالتی كه غسل واجبی بر عهده ی اوست باقی بماند. همچنین از غسل های مستحبی كه برای ایام خاصی مقرر شده است، به ویژه غسل جمعه، تا حد امكان بهره جوید. ثانیا

سعی كند حتی المقدور در زمان های بیداری با وضو باشد و پیش از رفتن به بستر خواب نیز وضو بگیرد تا با وضو به خواب رود؛ زیرا چنین شخصی اجر كسی را دارد كه شب را تا

به صبح برای عبادت بیدار بوده است. همچنین با توجه به احادیث، وضو گرفتن مجددشخص در حالی كه وضو دارد، باعث نورانیت مضاعف می شود.

- چه در امر دنیا و چه در امر آخرت، قدم اول را که برداری، برداشتن قدم دوم آسان تر شود. برداشتن قدم سوم از دوم هم آسان تر است. به همین ترتیب، چند قدم که برداری،میاختیار شروع به دویدن می کنی.بی

- سالك باید مقید شود نمازهای واجب روزانه را اول وقت، با شوق و رغبت و با حضور قلب9 و تأنی و به دور از شتابزدگی یا بی حالی و یا به قصد رفع تكلیف و از سر باز كردن، و تا حد ممكن به جماعت و در مسجد و با مقدمات و تعقیبات به جا آورد. نماز معراج مؤمن است و

هیچ عملی به اندازه ی آن، در عروج و تعالی سالك مؤثر نیست.

- مداومت بر خواندن نماز شب، تالوت قرآن و استغفار در سحرگاهان، برای راه یافتن10سالك به مدارج كمال، از ضروریات و اكسیری معجزه گر است.

- سالك باید تالش دائمی در جهت افزایش آگاهی و شناخت دینی را از طریق مطالعه ی11 كتاب های مفید و درس آموزی از دین آگاهان و اهل معرفت، در برنامه ی زندگی خود قرار دهد

و هیچگاه از این تالش دست نكشد و غافل نشود.

- خدمت عاشقانه، مشتاقانه و توأم با لذت، به مخلوقات خدا، حتی به حیوانات، از اموری12 است كه در سلوك روحانی درهای بسته را بر سالك می گشاید. به ویژه گره گشودن از كار

یك انسان درمانده، برداشتن بار غم از دل یك انسان محزون، شاد كردن دل یك انسان دردمند، برآوردن نیاز یك انسان نیازمند، بدون خودنمایی یا منت گذاری و حتی بدون

Page 5: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

چشم داشت اجر و پاداش از جانب خدا، و لذت بردن از این عمل به خاطر عشق به مخلوقات خدا، كیمیایی است كه می تواند در چشم برهم زدنی حجاب ها را از برابر دیده ی دل سالك

برطرف كند و مس وجود او را به زر ناب انسان كامل بدل سازد.

- بسیارى از عادات و رسوم خلق، از جهل و دنیاطلبى آنها برخاسته و با تعالیم و احكام13 الهى در تعارض آشكار است. سالك باید از تسلیم و تبعیت محض در برابر عادات و رسوم

خلق پرهیز كند و با اراده ى مستقل و استوار، آنچه را با موازین عقل و شرع سازگار نیست ترك نماید و به اینكه دیگران در مورد او چه خواهند گفت و چه قضاوتى خواهند كرد بهایى ندهد. زیرا تبعیت مطلق از عادات و رسوم خلق با پیروى دین خدا قابل جمع نیست. البته

انسان در مواردى كه با اوامر الهى تضاد نداشته باشد مى تواند بدون رغبت قلبى، تا حدودى در عادات و رسوم رایج، با آنان همراهى كند. امیرالمؤمنین علیه السالم در نامه اى به فرزند

خویش، امام مجتبى علیه السالم مى نویسند: یا بنى كن فى الناس و ال تكن معهم: فرزندم! در جمع مردم باش، اما همراه آنان نباش. یعنى در اشتباهات و انحرافاتشان با آنها همراه

نباش..

- سالك باید از اینكه تمام اوقات مفید خود را با دیگران بگذراند، به گونه ای كه فرصتی14 برای خلوت با حضرت دوست و تفكر و عبادات و مناجات برای او باقی نماند، به شدت پرهیز

كند. گرچه انزواطلبی و قطع روابط خویشاوندی و مراودات اجتماعی خطا و زیان بخش است، اما محروم ساختن خویش از خلوت های معنوی نیز مردود و مضر است. بنابراین

انسان باید در حد الزم و معتدل در جمع حاضر شود و اوقات معینی را نیز برای تنهایی وخلوت اختصاص دهد.

- سالك باید از زیاد خوابیدن نیز پرهیز كند و به مقداری كه برای سالمتی و شادابی او15 ضروری است، بسنده کند. زیرا خواب زیاد عالوه بر هدر رفتن عمر، به لطافت و صفای روح آسیب می رساند. الزم به ذکر است، بیداری سحرگاهان و بین الطلوعین در صفای روح تأثیر

فوق العاده ای دارد.

- سالك باید از پرخوری، به ویژه افراط در خوردن گوشت و غذاهای حیوانی پرهیز كند.16 پرخوری باعث خمودی فكر و دل مردگی می شود. انسان نباید در پی لذت نفسانی و

جسمانی از راه طعام باشد، بلکه باید صرفآ به قصد تأمین نیازهای حیاتی خود برای توانایی بر انجام تكالیف بندگی خویش، از خوراكی ها استفاده كند. عالوه بر این، توصیه می شود در حد طاقت و توان جسم خویش روزه ی مستحبی بگیرد. بنابراین جوع یا كم خوردن، چه به

صورت عام و چه در قالب گرفتن روزه، از لوازم سلوك و بندگی در راه خداست.

- سالك باید سخن گفتن را تا حد ضرورت كاهش دهد و جز آنچه به صحت و مشروع17 بودنش یقین دارد و بیان آن را مفید و سودمند می داند که درگفتن همان سخنان نیز باید دقت

كند محرك او لذت نفس و ابراز فضل و اظهار وجود نباشد.

به همین جهت است كه امیرالمؤمنین علیه السالم می فرمایند: من كثر كالمه ... مات قلبه:. 1كسی كه سخنش بسیار باشد،...دلش می میرد

فس: تكالیف شرعى ریاضت نفس ریعة ریاضة الن . امیرالمؤمنین علیه السالم مى فرمایند :الشفس انتفع :كسى كه بر ریاضت نفس مداومت است. و مى فرمایند: من استدام ریاضة الن نماید سود مى برد. همچنین آن حضرت در مورد خویش می فرمایند: هى نفسى اروضها

قوى :این نفس من است كه با مراعات تقوا آن را ریاضت و پرورش می دهم. بالتص - 1 العقول، .89تحف

Page 6: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

- سالك باید خود را از اسارت هوس هاى نفس و جسم آزاد كند و اجازه ندهد آنها بر او18 مسلط شوند و زمام اختیار او را در دست گیرند و بدین منظور، باید نازپروردگى و اعتیاد به

رفاه و تنعم را ترك گوید؛ اما مراقب باشد كه در این راه، نیازهاى حیاتى را از خود دریغ نكندو با وارد آوردن فشار و محرومیت بیش از حد توان، خود را رنجور و ناتوان نكند.

- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى ناباورانه و با تردید19 برخورد می كنند، مقامات عرفانى و كماالت روحانى را افسانه می پندارند و صرف وقت و توان در جهت آن را اتالف عمر می شمارند. مجالست با این گروه بر عزم و اراده و طلب

سالك تأثیر منفى می گذارد.

- پرهیز از مجالست و معاشرت با اهل گناه، غفلت و دنیاطلبى. همنشینى و مراوده با20 كسانى كه بی پروا مرتكب معاصى می شوند، قبح گناه را در نظر سالك می ریزد و دوستى و

معاشرت با اهل غفلت و دنیاطلبى، سالك را نیز به غفلت مبتال می سازد، محبت و حرص دنیا را در وجودش ایجاد و تقویت می نماید و اهتمام او را بر حركت در خط ورع و تقوا و معنویت،

سست می كند.

- سالك باید ورودی هاى وجود خویش را كنترل کند. یعنى باید چشم، گوش و دیگر حواس و21 اعضایى كه اطالعات را به درون او راه می دهند و دهان را كه مجراى ورود نوشیدنی ها و

خوراكی ها به وجود اوست، از پلیدى و حرام حفظ كند تا دل پاك شود و افكار و نیات پاك و زیبا در آن بروید و در حال خواب نیز رؤیاهاى معنوى و متعالى دیده شود. خوردن یك لقمه،

شنیدن یا خواندن یك جمله، دیدن یك صحنه و ... می تواند محرومیت هاى عظیم را براىسالك در پى آورد.

- انتخاب يك رفيق راه هم روحيه و همسطح براى اينكه به اتفاق، مسير سلوك را طى29كنند.

- درك محضر اولياء الله و عارفان كامل و اهل يقين، صلحاء، اتقياء و نيكان عصر خويش.30 شخص چنانچه بزرگانى از اين دست را مي شناسد، در حدى كه مايه ى آزار و اذيت آنان

نباشد، هفته اى را بدون اينكه ساعاتى در حضور آنان باشد، نگذراند.

از اين پست به بعد قصد دارم برخي آدابي كه سالك الي الله براي ادب در محضر پروردگار بايد رعايت كند ذكر كنم. آداب مذكور را از كتاب شراب طهور نوشته ي استادم نقل مي كنم.

در اين كتاب به چهل ادب با عنوان دستورالعمل هاي سلوكي اشاره شده است.

- ابراز محبت و رفتار محبت آميز نسبت به خداي متعال و پيامبر اكرم و اهل بيت31 عليهم السالم و به تبع ايشان، نسبت به سادات و مؤمنان، به خصوص عارفان، عالمان و

اتقياء.

http://adabebandegi.blogfa.comمنبع: شراب طهور، استاد مهدی طیب -

Page 7: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

آداب بندگی بنده بودن و بندگی کردن بزرگترین افتخار انسان در عالم است. و هیچ چیز باالتر از بنده خ¡¡دا شدن وجود ندارد. بنده واقعی نباید هیچگاه و تحت هیچ شرایطی از یاد ببرد که وظیفه اش در برابر خالق تمام هستی رع¡¡ایت اص¡¡ول و آداب بندگیس¡¡ت ، و این اص¡¡ول و آداب ب¡¡ه هیچ بن¡¡دۀ¢ حقیقی و مخلصی اجازه نخواهد داد، در جایی که حضور زندۀ¢ خداوند یکتا ملموس و فاق¡¡د ه¡¡ر تردیدی ست به قضاوت در امری بپردازد. یع¡¡نی بن¡¡ده بای¡¡د ص¡¡الح اندیش¡¡ی در ک¡¡ارش را کن¡¡ار بگذارد و تابع قضا و قدر باشد. که در درجه اعالء آن می توان امام حسین )ع( را مثال زد ک¡¡ه

در آخرین لحظات روز عاشورا می فرمایند :

¡ون« ون وم¡ا تعلن ر ه يعلم ما تس¡ . »خداون¡د پي¡دا و پنه¡ان ش¡ما را1در قرآن آمده است: » والل مىداند«. همچنین امام خمی¡¡نی)رحم¡¡ه الل¡¡ه علی¡¡ه( می فرماین¡¡د: » ع¡¡الم محض¡¡ر خداس¡¡ت، در

لذا قلب بنده حقیقی پر از خوف و روح و روانش پر از احس¡¡اس2محضر خدا معصیت نکنید.« وقار و عظمت براى خداوند است. در نتيجه از نافرمانى او خج¡¡الت مىكش¡¡د و از مخ¡¡الفت ب¡¡ا

خداوند در قرآن می فرماین¡¡د: » وى حيا مىكند. و سرپيچى از دستورات او را بىشرمى مىداند.ه وقارا وقد خلقكم أطوارا« »چه شده شما را كه عظمت و وقار خ¡¡دا را3ما لكم ال ترجون لل

رعايت نمىكنيد، حال آنكه او شما را به گونههاى مختل¡¡ف و متع¡¡ددى آفري¡¡ده اس¡ت«. از جمل¡¡ه بىاحترامى و بىادبى در حق ارباب این است ک¡¡ه غالم در حض¡¡ور ارب¡¡اب خ¡¡ود م¡¡رتكب اعم¡¡الى شود كه از نظر وی قبيح و شرمآور است. امام صادق )ع( نیز می فرمایند: » اص¡¡ل ط¡¡اعت و بندگی خدا شکیبایی و خشنود بودن از خداست در آنچه که بن¡¡ده از آن خوش¡¡ش آی¡¡د ی¡¡ا ب¡¡دش

. به همین جهت اولین ادب بندگی مطیع محض خدا ب¡¡ودن اس¡ت. و هرن¡¡وع سرکش¡¡ی و 4آید.«منیت مخالف اصول بندگی به شمار می آید.

19سوره نحل، آیه - 1 ،1362موسوی خمینی، روح الله، صحیفه نور، انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسالمی ، - 2

.234، ص13جلد 14 و 13 - سوره نوح، آیه351 - مشکاه االنوار، ص4

Page 8: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

- دومین ادب بندگی سپاس گذاری از خداوند است. مسلمان واقعی همواره نگاهش به2 نعمتهاى بيشمار الهى است. نعمتهائى كه از زمان بسته شدن نطفهاش در رحم مادر، تا

زمانى كه به ديدار پروردگارش مىشتابد، شامل حال او مىباشند. وقتى مسلمان و بنده مؤمن به اين نعمتها مىانديشد، خدايش را در برابر اين نعمتها بوسيله زبان مىستايد و ثنا مىگويد. و با

الهى احمدك - وانت جوارح و اعضاى خود او را بندگى مىكند. امام سجاد )ع( می فرمایند: » ما للحمد اهل - على حسن صنيعك الى، وسبوغ نعمآئك على، وجزيل عطآئك عندى، وعلى

1فضلتنى به من رحمتك، واسبغت على من نعمتك.«

»خداوندا تو را مىستايم - و تو سزاوار سپاسى - در برابر احسانت به من، و فراوانى نعمتهايت بر من، و عطاى بزرگت به نزد من، رحمتى كه مرا به آن فضيلت دادى، و نعمتى كه

بر من فراوان فرمودى.«

اين در واقع نشاندهنده ادب و احترام از جانب بنده نسبت به پروردگارش است، زيرا ناسپاسى و كفران نعمت های منعم هيچگونه ارتباط و پيوندى با ادب و احترام ندارد. انكار

انسان به دلیل احسان و نعمتهاى الهى مترادف با بىادبى و بىاحترامى در شان او است. ارتباط مستمرش با مولی باید ادب تکلم را به جا آورد و به خاطر تمام نعمات او را حامد و

ثناگو باشد.

در حریم عبودیت باید ادب رعایت شود و ک¡¡ار عب¡¡د این اس¡¡ت ک¡¡ه ه¡¡ر روز خ¡¡دا را ب¡¡ا جل¡¡وه ی جدیدی بشناسد و تعاریف و مدح و ثنایش تکراری نشود. به همین دلیل است در قرآن کریم و

خدایا به علم من بیفزای. تا تجلیات تکرار نش¡¡دنی2دعای کمیل می خوانیم »رب زدنی علما«تو را هر روز مشاهده کنم.

از این رو خداوند مىفرمايد:

ه « »تمام نعمتهاى شما از جانب3» وما بكم من نعمة فمن اللپروردگار هستند«.

ه ال تحصوها« »نعمتهاى خداوند قابل شمارش4» وإن تعدوا نعمة اللنيستند«..

»مرا ياد كنيد تا من در فكر شما باشم5» فاذكروني أذكركم واشكروا لي وال تكفرون«و از نعمتهاى من سپاسگذارى كنيد و كفران نعمت نكنيد«.

- شخص مسلمان درباره خداوند چنين مىانديشد كه او بر من قدرت دارد و من در كنترل او3 هستم. او بر من اختيار تام دارد و من هيچ جاى فرار و جاى پناه جز دربار او ندارم. لذا بنده بسوى او فرار مىكند و خود را در جلوى او مىاندازد و تمام امورش را به او مىسپارد و بروى

توكل مىكند، اين نوعى ادب و احترام از جانب بنده، نسبت به پروردگارش است. زيرا گريز و فرار از كسى كه نمىتوان از وى پنهان ماند، و اعتماد بر كسى كه ناتوان است، هيچگونه

پيوندى با ادب و احترام ندارد. خداوند مىفرمايد:

301 - صحیفه سجادیه، ترجمه حسین انصاریان، ص1114سوره طه، آیه - 253 - سوره نحل، آیه318 - همان، آیه4152 - سوره بقره، آیه5

Page 9: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

ة إال هو آخذ بناصيتها« »تمام موجودات جهنده در اختيار او1» ما من دابهستند«.

ي لكم منه نذير مبين« ه إن وا إلى الل »فرار كنيد بسوى الله، من از جانب الله2» ففربسوى شما بيم دهنده هستم«.

لوا إن كنتم مؤمنين « »اگر مؤمن به معنى واقعى كلمه هستيد3» وعلى الله فتوكبر خدا توكل كنيد«.

- انسان مسلمان همواره به الطاف الهى و رحمتهاى فراگير او نگاه کرده ودرباره آنها با4 خود می اندیشد و توقع بهرهمندى بيشتر از الطاف او را دارد، لذا با تضرع و دعاى خالصانه

متوجه خداوند شده و با سخنهاى نيكو و اعمال شايسته به او متوسل می شود و خود را به او نزديكتر مىكند. اين نوعى ادب و احترام از جانب بنده نسبت به موالیش مىباشد، زيرا یاس و

نااميدى از مزيد رحمتهاى فراگير و احسان خداوند كه از ازل تا ابد شامل حال تمام مخلوقاتش است و الطافى كه عالم را نظم بخشيده، با ادب و احترام منافات دارد. خداوند

مىفرمايد:

»رحمت من تمام چيزها را فرا گرفته است«.4» ورحمتي وسعت كل شيء «

ه لطيف بعباده« »خداوند در حق بندگانش مهربان است«.5» الل

»از رحمتهاى خداوند مأيوس نشويد«.6» وال تيئسوا من روح الله«

ه « »از رحمتهاى خداوند نااميد نشويد«.7» ال تقنطوا من رحمة الل

- فرد مسلمان با دقت و حساسيت باالیی نسبت به مواخذه پروردگارش مىانديشد، قدرت و5 قوت انتقام او را همواره در نظر داشته و از سرعت محاسبه او اطالع دارد. لذا بوسيله

اطاعت، از عذاب او خود را نجات مىدهد و با ترك معصيت و گناه از او تجليل مىكند. اين در واقع نوعى ادب و احترام از جانب بنده در حق مواليش محسوب مىگردد. زيرا تعرض و توجه

به معصيت از ديد خردمندان بدور از ادب و احترام است. ستم بنده ضعيف و ناتوان در حقپروردگارى كه قادر و توانا است، هيچگونه سنخيتى با ادب و احترام ندارد. خداوند مىفرمايد:

ك لشديد « »همانا مواخذه پروردگار تو بسيار سخت8» إن بطش رباست«.

ه عزيز ذو انتقام « »خداوند توانا و انتقام گيرنده است«.9» والل

- مسلمان موقع معصيت و بيرون رفتن از طاعت و بندگى خداوند، بايد دقت داشته باشد كه6 وعيد خدا او را در بر گرفته و عذاب الهى بر وى نازل مىشود. همانطور كه انسان هنگام

عبادت و بندگى و پيروى از شريعت وعده خودش را به پروردگارش عملى نموده و خداوند از

56- سوره هود، آیه 150 - سوره الذاريات، آیه223 - سوره مائده، آیه 3 156 - سوره اعراف، آیه 4 19 - سوره شورا، آیه 5 87 - سوره يوسف، آیه 6 53 - سوره زمر، آیه 712سوره بروج، آیه - 84 - سوره آل عمران، آیه9

Page 10: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

او خشنود شده و رحمتهاى الهى شامل حال اومی شود. اين يك گونه حسن ظن و گمان نيك بنده نسبت به حق خداوند است و حسن ظن و گمان نيك در حق الله از جمله آداب است.

زيرا گمان بد نسبت به خداوندو معصيت كردن و بيرون رفتن از اطاعت او دور از ادب و بيانگر اين پندار غلط است كه خداوند از بندهاش اطالعى ندارد و او را در برابر گناهانش

مؤاخذه نمىكند حال آنكه خداوند مىفرمايد:

كم أرداكم كم الذي ظننتم برب ه ال يعلم كثيرا مما تعملون وذلكم ظن » ولكن ظننتم أن الل 1فأصبحتم من الخاسرين«

»شما گمان كرديد كه خداوند بسيارى از اعمال شما را نمىداند، اين گمان )باطل( شما است كه در حق پروردگارتان چنان مىانديشيد. اين بدگمانى نسبت به پروردگار، موجب هالكت است

و شما را به نابودى كشانده است، بنابر اين شما از جمله ورشكستگان هستيد«.

اين گونه انديشيدن كه، خداوند در برابر اعمال نيك و شايسته، پاداش خوب نمىدهد نيز بىادبىنسبت به پروردگار است.

خداوند در آیات متعددی این نکته را متذکر شده و مىفرمايد:

قه فأولئك هم الفائزون« ه ويت ه ورسوله ويخش الل 2» ومن يطع الل

»هر كس از خدا و رسولش اطاعت كند و از نافرمانى او خود را نجات دهد، او مسلما پيروزو رستگار است«.

ئة فال يجزى إال مثلها وهم ال يظلمون« ي 3» من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها ومن جاء بالس

»هر كس عمل نيك انجام دهد تا ده برابر اجر مىبرد و هر كس عمل بد انجام دهد، بهماناندازه مجازات مىشود، و هرگز بر آنان ستم نخواهد شد«.

هم أجرهم بأحسن بة ولنجزين ه حياة طي » من عمل صالحا من ذكر أو أنثى وهو مؤمن فلنحيين 4ما كانوا يعملون «

»هر كس عمل شايسته انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، اگر مؤمن است، آنگاه ما او را زندگى پاكيزه خواهيم داد و پاداش اعمالش را بهتر و بيشتر از آنچه كه عمل كرده است، در

نظر گرفتهايم«.

خالصه سخن اينكه، سپاسگذارى بنده از پروردگارش در برابر نعمتهاى او، خود دارى كردن بخاطر شرم از وى موقع گرايش به معصيت، توبه و رجوع صادق به جانب او، اميدوار شدن

نسبت به رحمتهاى او و هراسيدن از عذاب او، حسن ظن درباره وفا كردن او به وعده و وعيدش در حق كسانى كه اوخواسته باشد، از جمله ادب بنده نسبت به پروردگار جهانیان

است. و بنده به ميزان پاى بندى به اين ادب و رعايت آن، نزد ایشان موفق به پیمودن مراتب عالی مىگردد، جايگاهش رفيع و احترامش واال خواهد شد، در نتيجه از جمله كسانى در مىآيد كه مورد محبت و واليت خدا قرار دارند، آرى! چنین افرادی هستند كه محل نزول رحمتها و نعمتهاى او قرار مىگيرند. اين نهايت آرمان و آرزويى است كه مسلمان در طول حيات خود

دنبال آن است.

23 و 22 - سوره فصلت، آیه152 - سوره نور، آیه2160 - سوره انعام، آیه397سوره نحل، آیه - 4

Page 11: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

شرط موفقیت در رعایت آداب ذکر شده، توجه به نکات ذیل است:

القاء شعار أنا عبدک بر قلب خویش است تا آن جا که ملکه گردد. ایمان و یقین به-1 این شعار مساوی تکریم الهی و شروع تجلی باورهای ماست. یعنی اگر این شعار بر دیوار قلب ما نگاشته نشود و با تردید پذیرفته شود و احساس کنیم که با این بندگی،

اسارت بر ما عارض شده است، هرگز به مقام تکریم الهی نخواهیم رسید. باور اینکه وقتی خود را بنده خواندیم، یعنی بی صاحب نیستم و مالک داریم و مالک،-2

آنچه را بخواهد در زمین وجود من می کارد. قطعا باغبان زبردست، علف هرز در این باغ نمی کارد زیرا او بهترین زارع است. مولی خواستار رشد بندگانش است.

ئة فمن همانطور که می فرماید: » ما أصابك من حسنة فمن الله و ما أصابك من سی »آنچه از نیکی به تو می رسد، از طرف خداست و آنچه از بدی به تو می1نفسك «

رسد، از سوی خود توست.« در این هنگام است که زیباترین احساس در انسانبارور خواهد شد و آن حس مملوکیت است.

بعد از اینکه انسان باور کرد مملوک خداست و علف هرز در ملک خدای سبحان-3 کاشته نمی شود ، باید باور کند که مملوکی ارزشمند و قیمتی است و فقط خداوند

مشتری اوست پس خود را فقط به او بفروشد نه چیز دیگر. حتی به بهشت نفروشد بلکه به همه ی اسماء جاللیه و جمالیه حق بفروشد، قیمت گذار خداوند است و بهایش

2را خودش برای ما معین کرده است. »إنی جاعل فی االرض خلیفه«

اگر زمانی برسد که انسان روحش، فطرتش و ایمانش را به دنیا بفروشد باید ضرری بزرگ متحمل شود، مانند کاری که برادران یوسف انجام دادند و برادرشان را خیلی ارزان

فروختند. گرچه به قیمت کل دنیا باشد چراکه ارزش تمام دنیا در مقابل آخرت ناچیز و بی3ارزش است. »متاع الدنیا قلیل «

انسان بعد از پهن کردن بساط گران فروشی انسانیت خود، باید مرتب به عنوان-4 مملوکی تسلیم در خدمت مالک قرار گیرد و تابع برنامه ریزی های او باشد و شریعت

را سرلوحه کارش قرار دهد، زیرا مملوکیت با برنامه ریزی شخصی سازگاری ندارد. به طور کلی می توان گفت استقالل با بندگی خدا نمی سازد.هرگاه انسان خود را

مستقل پندارد و مدیر و مدبری غیر خود نداند و بگوید نیرو و قوه من، قلم من، بیان من و ... بیانگر این است که از صراط عبودیت خارج شده است، هرچند برای لحظه

4ای باشد.

مالک مصمم است که با اجرای شریعت توسط مملوک، او را نیز مالک کند، مالک نفس خودش و او را به آنچنان شعور فکری برساند که اگر همه عالم را در اختیارش قرار دهد باز بگوید خدایا تو چه می پسندی! و با اینکه قدرت تصرف در عالم امکان را دارد باز هم فرمان

خدا را بر فرمان خود مسلط بداند.

خدای سبحان بنده را به جایی می رساند که اگر کلید همه ی خزائن عالم را به دستش بسپارداز محدوده ی بندگی تجاوز نکند.

به دلیل اهمیت این بحث، مطالب مطرح شده را اجماال بیان می کنیم:

79 - سوره نساء، آیه130 - سوره بقره، آیه 277 - سوره نساء، آیه3107، ص1 - بندگی راز آفرینش، ج4

Page 12: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

گران قیمت← مالکیت خدا و مملوکیت بنده و ثبت حسنات در او ←بندگی و یقین به آن . در خدمت مالک و برنامه ریزهای او بودن←بودن بنده

چه بسا بندگانی که وارد این وادی شدند ولی به دلیل عدم آشنایی با آداب بندگی، ثابت قدمت لی قدم صدق « نبوده و بعد از مدتی از بندگی رها شدند ! » وثب

. اولین ادب بندگی یقین به »ال حول و ال قوۀ¢ اال بالله« است یعنی خدایا ما بنده نمی شویم1مگر با کمک و استعانت تو ، خدایا خودت ما را بنده کن.

در اسماء حق دو صفت رحمان و رحیم بیش از همه جلوه گری می کند. یعنی خداوند با حول و قوه و سیاست مهر و رحیمیت و رحمانیت خودش ما را در مسیر بندگی و اطاعت خودش

قرار می دهد. »و ان الراحل إلیك قریب المسافة«

نکته: روایت کردند که سلمیان بن علی مر حمید طویل را گفت: مرا پندی ده. گفتا: چون به معصیتی مشغول گردی اگر گمان بری که خدای عز و جل نمی بیند کافر گردی، و اگر همی

1دانی که می بیند، در کاری بزرگ گستاخی کردی.

ادب حضور

حکایت: گویند حارث محاسبی چهل سال روز و شب تکیه بر دیوار نزد و جز به دو زانو ننشست. از وی پرسیدند: خود را رنجه چرا می داری؟ گفت: شرم دارم که اندر مشاهدت

2حق جز بنده وار بنشینم.

خداوند را حاضر دانستن

حکایت: روایت کرده اند از عبدالله بن دینار که گفت: بیرون شدم از مکه به عبدالله بن عمر. اندر منزلی فرود آمدیم. شبانی از کوه فرو آمد. عبدالله او را گفت: گوسفندی از گله ات به

ما فروش. گفتا من چوپانم .گفت: صاحب گله را بگو که گرگ بخورد. گفتا:پس صاحب صاحب گله را چه گویم؟ عبدالله بگریست. پس آن غالم را بخرید و آزاد کرد و گفت: تو را

3این سخن به آزادی آورد در این جهان، امیدوارم که در آن جهانت نیز آزاد گرداند.

شرم از حضور خدا

حکایت: آدمیان باید حفظ آداب اندر مشاهدت معبود خود، از زلیخا آموزند که چون با یوسف خلوت کرد و از یوسف حاجت خود خواست، نخست روی بت خود به چیزی بپوشاند. یوسف علیه السالم گفت: چرا چنین می کنی؟ گفت: روی معبود بپوشیدم تا وی مرا بر بی حرمتی

نبیند؛ که آن شرط ادب نباشد. چون یوسف به یعقوب رسید خدای - تعالی - وی را وصال وی کرامت کرد، زلیخا را جوان گردانید و به اسالم راه نمود و به زنی یوسف داد. یوسف خواست

از وی کام گیرد. زلیخا از وی بگریخت. گفت: ای زلیخا من آن دلربای توام، از من چرا همی گریزی؟ مگر دوستی من از دلت پاک شده است؟ گفت: ال والله، که دوستی زیادت است،

اما من پیوسته آداب حضرت معبود خود نگاه داشته ام. آن روز که با تو خلوت کردم، معبود من بتی بود و وی هرگز نمی دید، اما به حکم آن که او را دو چشم بی بینا بود، چیزی برآن

84- گزیده در اخالق و تصوف، ص 1492 - کشف المحجوب، ص284و83 - گزیده در اخالق و تصوف، صص3

Page 13: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

پوشیدم تا تهمت بی ادبی از من دور باشد. کنون من معبودی دارم که بیناست بی وسیلت، و1به هر صفت که باشم مرا می بیند. من نخواهم که آداب فروگذارم.

عبد سه حرف است:ع، ب، د. پس عین، علم بنده است به خداوند؛ و باء، بعد )دور شدن( از2هر آنچه غیر خداست؛ و دال، دنو)نزدیکی( اوست به خداوند متعال بدون حجاب.

فرمانبری از خدا

پادشاهی به شکار می رفت و سگی به همراه داشت که در گردنش طنابی انداخته بود. در گورستان دیوانه ای دید، به وزیر خود گفت: با این دیوانه مزاحی می کنم. وزیر گفت: مبادا بی ادبی کند؟ پادشاه گفت: عیبی ندارد پس رو به دیوانه کرد و گفت: ای دیوانه! این سگ

بهتر است یا تو؟ دیوانه گفت: سگ هرگز از خدا نافرمانی نمی کند. پس اگر من و تو از خدا3اطاعت کردیم، از این سگ بهتریم و اگر نافرمانی کردیم، این سگ بر من وتو شرف دارد.

بندگی کردن و با خدا بودن

4برای خدا باش تا خدا برای تو باشد . برای خود مباش که هیچ چیز با تو نباشد.

خدا با بنده است و برای اینکه انسان بنده حقیقی شود، باید با خدا باشد. تا دوستی خداتمام دل بنده را فرانگیرد، بنده با خدا نتواند بود. چون بنده با خدا باشد، اگر نماز بگزارد با حضور دل گزارد و اگر تسبیح گوید با حضور قلب گوید و اگر صدقه دهد با اخالص دهد. با خدا بودن

هنرهای بسیار و بی خدا بودن عیب های بسیار دارد. هر طاعتی که با حضور نباشد ،آن5طاعت همانند جسمی بی جان است و جسم بی جان ارزش ندارد.

http://www.taknaz.ir/news

. تفكر : مهمترين شرط مبارزه ي با نفس و قدم اول در راه بندگي، تفكر است. امام1 خميني )رضوان الله تعالي عليه( مي فرمايند : »بدان كه اول شرط مجاهده ي با نفس و

حركت به جانب حق تعالي تفكراست ...تفكر، در اين مقام عبارت است از آنكه، انسان الاقل در هر شب و روزي مقداري ولو كم هم باشد فكر كند در اينكه آيا موالي او كه او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راحتي را از براي او فراهم كرده و بدن سالم .... به او

عنايت كرده، اين همه بسط بساط نعمت و رحمت كرده، از طرفي اين همه انبيا فرستاده و كتاب ها نازل كرده و راهنمايي ها نموده و دعوت ها كرده، آيا وظيفه ي ما با اين موالي مالك

الملوك چيست ؟... با خود خطاب كند: اي نفس شقي كه سال هاي دراز و در پي شهوات، عمر خود را صرف كردي و چيزي جز حسرت نصيبت نشد، خوب است قدري به حال خود رحم كني، از مالك الملوك حيا كني و قدري در راه مقصود اصلي قدم زني كه آن موجب

494و493- کشف المحجوب، صص 1168چراغ راه دینداری )بازنویسی مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة(، ص - 267 - خالصه حدیقه )برگزیده حدیقة الحقیقة(، ص3164و163 - گنجینه لطایف )بازنویسی لطایف الطوایف(، صص435 - حسن دل، ص5

Page 14: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

حيات هميشگي و سعادت دائمي است و سعادت هميشگي را مفروش به شهوات چند روزه(6ي فاني نكني. )چهل حديث حضرت امام خميني )رضوان الله تعالي ( /ص

. شناخت خدا: امام رضا )عليه السالم( مى فرمايند: »اول عبادة الله معرفته؛ اولين مرتبه2 عبادت خدا، معرفت و شناخت خدا مى باشد.« بنابراين يك مسلمان اول بايد در باره خدا،

شناخت پيدا كند.

. شناخت دستورات خدا: ديگر از لوازم اين راه، آشنايي با حالل و حرام الهي است. كسي3 كه طالب رضايت محبوب است باید بر اساس قوانيني كه محبوب وضع مي كند، زندگي كند.

لذا الزم است كه با احكام اخالقي و عملي دين از طريق مطالعه و تحصيل كتب اخالقي و رساله هاي عمليه آشنا بوده و راه عملي اطاعت خداي متعال را بداند و از بايدها و نبايدهاي اين مسير اطالع كافي داشته باشد. به خصوص شناختن گناهان و پي آمدهاي سوء دنيوي و

اخروي آن، نقش و تأثير بسيار سازنده اي در حصول تقوي و تحكيم آن در انسان مؤمن دارد.

پس يكي از مهم ترين امور در اين راه، عمل به دستورات فقهي، يعني رساله ي مرجع تقليداست. با رجوع به رساله مى توان واجب و حرام الهى را شناخت.

. عمل به دستورات خدا: بسياري از افراد ممكن است با دستورات الهي كامال آشنا بوده و4 از حرام و حالل الهي مطلع باشند ولي به هنگام بروز خواهش هاي نفساني و وسوسه هاي شيطان از فرامين الهي سرپيچي نمايند. اما افراد خدا محور دستورات خدا را بر دستورات

نفس و شيطان، در عمل ترجيح مي دهند . امام سجاد )عليه السالم( مى فرمايند:» من عمل بما افترض الله عليه فهو من اعبد الناس؛ هر كس به آنچه خدا بر او واجب كرده عمل كند از عابدترين مردم مى باشد.« بنابراين انجام واجبات و ترك محرمات بر هر چيزى ترجيح دارد و

از ويژگي هاي برجسته يك مسلمان حقيقي مي باشد .

. استقامت در مسير بندگى: در مسير عبوديت، استقامت نقش كليدي دارد. چه بسا ابتداي5 راه، شيطان و لشكريانش بسيج شوند تا انسان را از بندگي حق تعالي باز دارند اما وقتي

استقامت بنده را ببينند شكست خورده و مغلوب مي گردند. حصول هر مهارتي نياز به تمرين، ممارست، مداومت و ايستادگي دارد. براي طالب تقوي نيز الزم است كه در اين

مسير از هر طريقي كه ممكن است به تدريج عادت هاي بد خود را ترك و آنها را تبديل به عادت هاي مثبت نمايد. تمرين عملي و عادت نمودن به ترك گناهان و انجام واجبات الهي به تدريج زمينه جلب رضاي الهي را در نفس آدمي فراهم خواهد آورد. خداوند تبارك و تعالى به

پيامبر اكرم )صلي الله عليه و اله( در قرآن چنين خطاب مى كند: »فاعبده واصطبر » او را عبادت كن و در راه پرستش او شكيبا باش.« حضرت على )عليه السالم(1لعبادته«

» عبادت دوام دار و هميشگى، دليل2مى فرمايند: »دوام العباده برهان الظفر بالسعاده«قاطع ظفر و دستيابى به سعادت و خوشبختى است.«

. شركت در مجالس و محافل مذهبي: همراهي مؤمنان، همنشيني با عالمان رباني، مطالعه6 سيره عملي رهبران معصوم(عليهم السالم( امامان هدايت و اسوه هاي تقوا و همچنين مطالعه زندگي و سيره عملي عالمان وارسته، اهل تقوي و سلوك، همچنين سرگذشت

گناهكاران و سرانجام منحرفان از راه خدا و تقوي همگي راه هايي هستند كه به تقويت بعدمعنوي انسان خواهد انجاميد.

65سوره مريم، آيه - 1318 و 24 - الغرر والدرر، باب العباده، ص 2

Page 15: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

. شيطان شناسي: شناختن شيطان، حيله ها و وسوسه هايي كه براي اهل تقوي دارد و دام7هايي كه در راه خدا گسترده است، ضرورتي است كه نبايد از آن غافل ماند.

. همت و تالش براي رسيدن به مقصود: هر قدر هدف انسان بزرگ باشد، همت و تالش او8 نيز بايد بيشتر باشد! چه هدفي باالتر وبرتر از كسب سعادت ابدي؟ كه اين سعادت حاصل

نمي شود، اال در مبارزه ي با نفس اماره و پيروز وغالب شدن بر تمايالت و خواهش هاي او.

. جايگزيني لذت هاي مشروع به جاي لذت هاي خالف شرع وحرام: بسياري از جوانان به9 دليل مجرد بودن و تأخير انداختن درامر ازدواج، به گناهاني كه درارتباط با نيازهاي جنسي

است، گرفتار مي شوند و همين گناهان, منشأ گناهان بسيار مي گردد. لذا يكي از راه هاي مبارزه با نفس و گناهاني كه از طريق نياز جنسي انجام مي گيرد، ازدواج و برطرف كردن

اين نياز، از طريق مشروع است؛ ولي اگر به هر دليل, ازدواج ممكن نباشد، چاره اي جز استفاده از روش هاي كنترلي و تقويت معنويت نيست. )روش هاي كنترل از قبيل: كنترل

چشم، يعني نديدن صحنه هاي محرك، عدم تردد در مكان هاي تحريك آميز، انتخاب دوستان متعهد ومؤمن، و...... روش هاي تقويت معنويت ازقبيل: روزه گرفتن، نماز خواندن، توسل به اهل بيت عصمت )عليهم السالم(، شركت در جلسات مذهبي و..( اينها پاره اى از خصوصيات

مهمي است كه با عمل دقيق به آن مى توان يك مسلمان واقعي شد.

- تقويت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولياي معصومين)عليهم السالم( و مومنان اهل واليت10 و محبت، از طريق انجام مستحبات و زيارات و مانند آن؛ چرا كه اهل بيت عصمت و طهارت

)عليهم السالم( واسطه هاي فيض الهي هستند؛ يعني هر خيري از كانال آنها به بندگان مي رسد.همچنين آنها باب الله هستند؛ يعني راه رسيدن به قرب حق تعالي از طريق آنها حاصل

مي شود. بنابراين با تمام وجود به آن ذوات نوراني بويژه امام عصر )عليه السالم( توسلجوييد و از آنها كمك بخواهيد.

- ارتباط عميق با قرآن؛ قرآن نقشه ي راهي است كه از طرف محبوب به سمت محب11 فرستاده شده است، تا بندگان، با خواندن آن و حركت در مسيري كه توسط قرآن راهنمايي

شده، به خداي مهربان برسند. قرآن داروخانه اي است مجهز كه براي هر نوع بیماری،دارويي ويژه تجويز كرده كه محال است با استفاده ي از آن دردی، درمان نشود.

- اصالح صفات شخصيتي و پاك سازي دل و درون از رذايل اخالقي و آراسته شدن به12 فضايل اخالقي از طريق راهكارهاي علم اخالق و تمرين آن ها در معاشرت با مردم و رعايت

اخالق اجتماعي.

- هيچگاه خالي از مطالعه نباشيد. اگر كسي بخواهد در اين راه ثابت قدم بماند بايد دائما13 بر آگاهي و ايمان خود بيافزايد. مطالعه در زمینه های اعتقادي و انديشه اي، اخالق اسالمي،

زندگي، سياسي و اجتماعي، تاريخ و تمدن اسالمي و متون ديني می تواندکمک و راهنمایبسیار خوبی برای انسان باشد.

- چشم به كرم خدا نه عمل خود: بنده واقعى خدا هميشه خود را مقصر مىبيند و عمل خود14 را به هيچ مىانگارد براى عمل خود قدرى قائل نيست و پيوسته چشم به كرم كريم دوخته نه

از غرور عمل باد در پوست انداخته. امام صادق)عليه السالم( مىفرمايند: »عليك بالجدوال تخرجن نفسك من حد التقصير فى عباده الله تعالى و طاعته، فان الله تعالى اليعبد حق عبادته ؛ بر تو باد كوشيدن )و جد و جهد در عبادت( و نفس تو از حد تقصير در عبادت و

طاعت خداى تعالى خارج نشود )و خويش را مقصر بداند( زيرا خداوند تعالى آن گونه كه(11407، روايت 25شايسته پرستش است عبادت نمىشود.« )همان، ص

Page 16: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

- اخالص در عمل بسيار مهم است. ممكن است كسي با يك عمل مخلصانه در راه خدا،15 مانند شهادت در راه خدا، اين راه را طي نمايد و به مقصد برسد و يا عارفي با چند سال

تالش و رياضت به كمال خود نهايي خود واصل گردد و در مقابل كسي هم صدو بيست سال عبادت كند، نماز بخواند و روزه بگيرد ولي به كمال و رشد معنوي قابل قبولي نرسد. آنچه در اين مسير مهم است، اول، بودن در راه است و دوم، خلوص نيت و خالي بودن از هر شايبه ريا و انگيزه هاي غير الهي. سرعت و كندي انسان در وصول به كمال بسته به مرتبه اخالص

او متفاوت خواهد بود. در اين مسير حتي ممكن است كسي همان گونه كه در روايات هم آمده، با چهل روز رعايت اخالص در نيت و عمل، چشمه هايي از حكمت از درونش بجوشد و

به كماالت مهمي نايل گردد.

- تفكر پيرامون آيات و نشانه هاي خداوند در گستره هستي: توجه به اين نشانه ها، ياد خدا16 را در دل ها زنده مي كند و لطف و رحمت او را به ما يادآور مي شود و در نهايت بر دوستي

1و محبت ما به خدا مي افزايد.

- توجه دائم به خداوند و ذكر و ياد او: حضور خداوند در خاطر ما، در همه لحظات زندگي،17 ارتباط ما را با او افزايش مي دهد و به تدريج به پيوندي استوار مي انجامد. يكي از حكمت هاي نمازهاي پنجگانه، زنده نگه داشتن ياد خدا در طول شبانه روز، در دل مؤمن است. »يا

2ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد! خدا را بسيار ياد كنيد« انجام برخي كارها مانند قرائت قرآن، دعا و زيارت، مطالعه سيره ائمه و همنشيني با نيكان و

صالحان، ما را به ياد خدا مي اندازد. برخي كارها نيز مانع توجه به خداوند است كه بايد اينموانع را كنار زد تا غفلت بر آن حاكم نشود.

- انجام نيكي ها و دوري از بدي ها: هر عمل نيك دل را نوراني تر مي كند و برعكس هر18 گناه صفحه دل را تيره و كدر مي سازد. بايد بكوشيم با عمل به نيكي ها، دل خود را نوراني

3تر كنيم و با دوري از گناهان رشته محبت خود را با خدا استوار سازيم.

¡ مراقبه و محاسبه: در آغاز هر كارى, كمى مكث كنيد. اگر واجب است حتما انجام دهيد؛19 اگر حرام است حتما ترك كنيد و اگر نه حرام است نه واجب، در انجام و ترك آن مختاريد.

اين سه مورد را قبل از انجام هر عملي مشخص كنيد بعد از آن كار را انجام دهيد.

اصل اين توجه و مراقبه حد اقل سه فايده دارد: اوال: انسان به حرام نمىافتد و نيز واجبى از او ترك نمىشود. ثانيا: انسان را از غفلت شبانهروزى مىگيرد. ثالثا: ترك حرام و فعل واجب به قصد قربت, خود عبادت به حساب مىآيد و مىتوان انجام تمام واجبات و ترك تمام محرمات را

به قصد قربت انجام داد. حتى افعالى كه نه واجب هستند نه حرام مىتوان با قصد قربت آنهارا عبادى كرد.

مثال: خوابيدن با اين قصد باشد كه تجديد نيرو شود تا انسان عبادت خدا كند و... شب به محاسبه بنشيند كه آيا مراقبه طول روز را خوب انجام داده يا نه. اگر خوب انجام داده, شكر خداى را حتي زبانى به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علتيابى كند تا به مرور نقصها و علت

عدم موفقيت را كشف كند تا بعد از سالها به جايى برسد كه حتى يك گناه از او صادر نشود وخالصه اين كه اصل در مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترك محرمات مىباشد.

40 تا 23- ر.ك: سوره يس، آيات 141 - سوره احزاب، آيه 2 از مجموعه آثار(2شهيد مطهري، انسان و ايمان )ج - 3

Page 17: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

امير المؤمنين )عليه السالم(مىفرمايند: »ان هذه النفس المارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا اين نفس مدام به بدى و زشتى امر مىكند بنابراين هر كسى آن را مهمل

1به حال خود واگذارد)ولى او انسان را رها نمىكند( واو انسان را به سمت گناهان مىكشاند«

¡ نماز اول وقت: اگر كار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترك20 نكنيد. روايات و نيز بزرگان نماز اول وقت را اكيدا سفارش كردهاند.

- توسل به ائمه معصومين عليهم السالم: به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومين21 )عليهم السالم(بخصوص امام حسين )عليه السالم( توسل جوييد و توفيق و حاجات خود را از

آن معادن كرم بخواهيد.

¡ دائمالوضوء: سعى كنيد هميشه وضودار باشيد. وضو نور است و همنشيني دائمي با نور22انسان را نوراني مي كند.

- مستحبات نشاطآور: از ميان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى كميل و ندبه و...23 فقط و فقط آنهايى را انجام دهيد كه براى شما نشاطآور است و از تحميل نفس بر

مستحبات پرهيز كنيد فقط به اقبال قلب بنگريد هر عمل مستحبى كه قلب بدان اقبال داشت و برايتان نشاطبخش و حالآور بود به همان اكتفا كنيد، حتى نسبت به نماز شب كه سفارش

زيادى شده است اگر نشاط نداشتيد يا اصال نخوانيد يا خيلى خيلى خالصه در ظرف ده دقيقهتمام يازده ركعت را با حذف مستحبات بخوانيد.

منابعي جهت مطالعه: چهل حديث حضرت امام خميني ) رحمه الله عليه(، جهاد النفس،معراج السعاده مال احمد نراقي ) رحمه الله عليه(.

آداب بندگی از نگاه امام خمینی)ره(:

مقام عز ربوبیت و ذل عبودیت: برای آنکه عبادت سالک طریق آخرت روحانی تر و موجب تقویت روح عابد گردد بر او الزم است به مقام عز ربوبی و ذل خود توجه داشته باشد که این

خود گام نهادن در مسیر خودشناسی است و خداشناسی را در پی دارد » من عرف نفسه2فقد عرف ربه «

حضرت امام در این باره می نویسد » یکی از آداب قلبیه در عبادات و وظایف باطنیه سالک هر چه این دریافت و مشاهده بیشتر3طریق آخرت توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت است«

و شدیدتر باشد عابد به کمال عبودیت و مقام عبودیت مطلقه که از اعلی مراتب کمال ورفیع ترین مقامات انسانیت است نزدیک تر می شود.

ادب نشاط و بهجت: برای انواع عبادتها آثار و برکات فراوانی ذکر شده است اما آن عبادتی اثر گذارتر و ماناتر که برخاسته از عشق و محبت به معبود پاک باشد و عشق جانمایه عبادت

گردد اگر عابد در وقت عبادت از نشاط و بهجت برخوردار باشد همین عبادت است که درنفس اثر می گذارد. چرا که عبادت از روی کسالت و خستگی اثری در نفس ندارد.

» سالک جدیت کند که عبادت را از روی نشاط و بهجت قلب و فرح و انبساط خاطر بجا آورد4و از کسالت و ادبار نفس در وقت عبادت احتراز شدید کند . «

20، روايت305، ص 1- الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سراالسراء، استاد على سعادتپرور، ج 1ج - 2 ۱۲۶ص ۱الحیاهص - 3 الصاله ۷آدابص - 4 ۲۳همان

Page 18: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

از این روی آن وقتی را که برای عبادت خویش برمی گزیند باید زمانی باشد که نفس او به عبادت اقبال دارد و از نشاط و تازگی و سرزندگی برخوردار است و بپرهیزد از اینکه با

کسالت و هنگام خستگی وادبار نفس عبادت را بر او تحمیل کند که اینگونه عبادت کردن عالوه بر اینکه موثر نخواهد بود ممکن است آثار بدی نیز در پی داشته باشد که یکی از آنها انزجار از عبادت است . پس باید در حال سرور و راحتی و اقبال نفس عبادت کرد و از آن

نوری برگرفت و چراغ جان را برافروخت و به عالم باال سفر نمود.

اعتدال در عبادت: از دل ادب نشاط و بهجت ادب دیگری برای عبادت ظاهر می شود که » ادب مراعات نفس « و » رعایت اعتدال در عبادت « است . امام خمینی )ره ( که خود عابد

کامل و سالک و اصلی بود سالکان راه را اینگونه داللت و اشارت می کند :

مراعات است و آن چنان است که… که آن نیز از مهمات باب ریاضت است …» ادب دیگر مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار…سالک در هر مرتبه که هست

نماید. ایشان در این باره بیشتر جوانان را مورد خطاب قرار می دهد و از افراط و زیاده روی و تحمیل بر نفس پرهیزشان می دهد. اگر جوانها با رفق و مدارا با نفس رفتار نکنند و

خطوط طبیعت را به اندازه احتیاج آن از طرق محلله ادا نکنند گرفتار خطر عظیمی شوند که جبران آن را نتوانند کرد و آن خطر آن است که گاه نفس به واسطه سخت گیری فوق العاده

1و عنان گیری بی اندازه عنان گسیخته شود.«

امام صادق )علیه السالم ( می فرماید : من در ایام جوانی جدیت و اجتهاد در عبادت نمودم پدرم به من فرمود : ای فرزند کمتر از این عمل کن زیرا که خدای عزوجل وقتی که دوست

2کم نیز راضی [عبادت ]داشته باشد بنده ای را از او به می شود.

حضور قلب: عبادت انسان برای خدای تبارک و تعالی عالئم و نشانه هایی دارد که با مشاهده آنها فرد متصف به صفت » عابد « می گردد. اما عالوه بر این ظواهر قوام عبادت او به

حضور قلب به هنگام عبادت بستگی دارد. عابد باید عالوه بر خضوع و خشوع قالب به گوهر حضور قلب هم دست یابد که همه ارزش ها و ثمرات از آن حاصل می شود. از دیدگاه امام

خمینی حضور قلب همان اکسیر کیمیاگر و عروج دهنده جان و روح انسان به » فراغت وقت و قلب « نیازمند است . همچنانکه » فهماندن اهمیت عبادت به قلب « نیز عامل و باعث

3حضور قلب است.

برای انجام عبادت با حضور قلب بایسته است مومن سالک در شبانه روز وقتی را مخصوص عبادت قرار دهد و در آن ساعت کار دیگری را برای خود در نظر نگیرد و البته باید اهمیت

عبادت فهمیده و ادراک شود که حفظ اوقات عبادات را در پی خواهد داشت .

گستره وسیع عبادت

امام خمینی در تفسیر جامعی که از اسالم داشت در مسئله عبادت نیز از نگاه ژرف و گسترده برخوردار بود و مصادیق عبادت را منحصر در عبادت های خاص مانند نماز روزه حج

نمی دانست بلکه معنایی وسیع و مصادیقی فراوان برای عبادت قائل بود. ایشان…و سیاسی ترین جلوه های رفتاری مردم مسلمان را عبادت بلکه از بزرگترین عبادت ها می داند

۲۵- همان ص 1۸۷ ص ۲ - اصول کافی ج 2۴۲۶ - چهل حدیث ص 3

Page 19: besatkids.combesatkids.com/upload/calender/calender.docx · Web view19- پرهیز از مجالست با اهل شك و انكار كه با ارزش ها و حقایق معنوى

» قیام شما برای خدا و رهایی امت اسالمی باشد و تحمل و رنج در راه آن از بزرگترین1عبادات است . «

حضرت امام مسئوالن و کارگزاران نظام اسالمی را مورد خطاب قرار می دهد و به آنها یادآور می شود که خدمت به بندگان خدا از بزرگترین عبادت است . » کارها برای خدا برای

2خدمت به بندگان خدا برای خدمت به اسالم باشد که این از بزرگترین عبادات است . «

دومين راه مي فرمايند : پرهيز از گناه و معصيت و گناه نکردن نشانه ادب است . کسي که مي خواهد در مسير بندگي خدا حرکت کند بايد سفره گناه را از دل و زندگيش جمع کند اگر

کسي عادت به گناه کرده باشد نمي تواند بندگي خدا را انجام دهد .

امام صادق عليه السالم در حديثي بسيار زيبا و نوراني مي فرمايند :کساني که مي خواهند آداب بندگي و آداب اجتماعي و آداب خدايي و آداب با مخلوق را رعايت کند بايد علم و

معرفت داشته باشند . کسي که خدا را شناخت و معرفت به خداي متعال پيدا کرد از او مي ترسد و کسي که از خدا ترسيد و ترس از خدا او را وادرا به فرمان برداري ، عبادت و بندگي

از او مي کند. و کسي که فرمان برداري از خدا را در پيش گرفت مؤدب مي شود

اولين گام برای عبادت و بندگی، رعايت ادب و آداب بندگی است اگر انسان آداب عبادت رابه درستی انجام دهد به ملکوت و حقيقت عبادت دست پيدا می کند.

در حديثی آمده است كه : »ان العبد ليتقرب الى بالنوافل ، حتى كنت سمعه الذى يسمع به ، و بصره الذى يبصربه ، و يده التى يبطش بها« بنده من به سبب اعمال مستحب و نوافل تا آنجا كه به من نزديك مى گردد كه گوش و چشم و دست وى مى گردم ، همان گوش كه با

آن مى شنود و همان چشم كه با آن مى بيند و همان دست كه با آن كار مى كند.

در اينجا خداوند مى فرمايد كه : چنين بنده اى برای من مى شنود و نه با اين گوش ظاهر و برای من مى بيند و برای من مى دهد و مى گیرد. يعنى : ديگر از خود هوايى و خويشتنى

براى او باقى نمانده است و هرچه مى كند، براى خدا مى كند

۱۵۸ ص ۴ - صحیفه امام ج 1۳۳۲ ص ۱۶- همان ج 2